گروه آموزشی علوم اجتماعی بوکان

ابلاغ نامه های گروه آموزشی به همکاران

گروه آموزشی علوم اجتماعی بوکان

ابلاغ نامه های گروه آموزشی به همکاران

برخی از مفاهیم مر بوط به کتاب جدید التالیف جامعه شناسی 2

 روز 15 آوریل ممکن است غمناک ترین روز سال برای هواداران لیورپول باشد چرا که به یاد قربانیان هیلزبورو می افتند، اما این تنها روزی نیست که در آن روز بسیاری از هواداران بی تحرک میشوند و به این فکر می کند که گروه زیادی از هواداران فوتبال برای تماشای بازی فوتبال به ورزشگاه رفتند اما دیگر برنگشتند.

اگر هیلزبورو غمناک ترین روز تاریخ باشگاه باشد، 29 مه قطعاً بدترین و سیاهترین روز آن است.
در 29 مه 1985 تعداد 39 تن از هواداران فوتبال هنگام فرو ریختن دیواری در ورزشگاه هیسل بلژیک مردند. شبی که بایستی یکی از بزرگترین شبهای تاریخ باشگاه شود به یک باره به کابوسی بدل گشت.

هواداران لیورپول به جای آنکه شاهد کسب پنجمین جام قهرمانی باشگاههای اروپا در بروکسل باشند، به انگلستان بازگشتند در حالی که شاهد مرگ 39 هوادار فوتبال شامل 32 هوادار ایتالیایی یوونتوس، چهار بلژیکی، دو فرانسوی و یک هوادار از ایرلند شمالی می شدند.

لیورپول قبل از شروع بازی در بیرون از ورزشگاه پیشتر از آنکه در داخل ورزشگاه بین هواداران دو طرف درگیری بوجود آید به انتخاب محل نامناسب ورزشگاه برای میزبانی دیدار نهایی جام باشگاههای اروپا اعتراض کرده بود. جدا از اینکه ورزشگاه در حال تخریب بود، نگرانی اصلی مقامات لیورپول این بود که قرار بود بخش خنثایی وجود داشته باشد که در آن هواداران بلژیکی بنشینند. باشگاه اعتراض کرد که باید تنها به هواداران لیورپول و یوونتوس بلیط فروخته می شد. جدا از اینکه بخش منطقه خنثی تنها به دو انتهای هواداران دو تیم ختم شود اما در نهایت بلیط آن منطقه خنثی از هواداران بلژیکی خریداری شد و منطقه خطرناکی بوجود آمد. چنانکه تاریخ هم نشان داده است، این منطقه خنثی به زودی مملو از هواداران ایتالیایی شد.


با بالا رفتن تنش در زمین یکساعت قبل از شروع بازی، هر دو گروه هواداران را با حصارهایی از هم جدا کردند. پس از آنکه هر دو طرف فشفشه هایی را به سمت همدیگر پرتاب کردند، چند هوادار لیورپول متهم شدند، با تشدید درگیری، به سمت هواداران ایتالیایی خود یورش بردند، هواداران یوونتوسی به سمت دیواری فرار کردند که سد راه آنها بود و در نهایت بر روی آنها فرو ریخت. متأسفانه 39 هوادار فوتبال در اثر فرویختن دیوار تلف شدند.

ساعاتی بعد یوونتوس با نتیجه 1-0 لیورپول را شکست داد و قهرمان جام باشگاههای اروپا شد. بازی است که هیچکس دوست ندارد به یاد بیاورد.

 

 

آیین نخل گردانی : صفحه ی22

نخل گردانی یکی از آیین های ویژه عزاداری برای گرامیداشت یاد امام حسین (ع) است که در شهرهای مختلف ایران انجام می شود . اصولاّ نخل به مفهوم درخت خرماست و در اصطلاح عامیانه به هر درخت و درختچه ی تزیینی هم نخل می گویند . اما در مراسم عزاداری اصطلاح نخل به تابوت واره ای می گویند که آن را بردوش می کشند . این وسیله اتاقکی چوبی و حجیم و به شکل مکعب مستطیل است که از یک چوب بست و با یک کف بندی تشکیل شده است . مقدمات مراسم نخل گردانی از اولین روز ماه محرم آغاز می شود و این مراسم معمولاّ در روز عاشورا انجام می شود .

 

 

کلاه به سرهای ابوغریب : صفحه ی 29

 

 

 زندان ابوغریب : سجن أبو غریب نام زندانی در ۳۲ کیلومتری غرب بغداد است. این زندان ابتدا به خاطر جنایات صدام حسین و رژیم بعث عراق در شکنجه و اعدام مخالفان بخصوص شیعیان به شهرت بین‌المللی رسید.

در سال ۲۰۰۴ میلادی و پس از اشغال عراق توسط ایالات متحده آمریکا، با انتشار تصاویری از زندان ابوغریب در برنامه شصت دقیقه شبکه تلویزیونی سی‌بی‌اس آمریکا و مقاله‌ای در مجله آمریکایی نیویورکر به قلم سیمور هرش [۱] در مورد شکنجه و آزار زندانیان عراقی توسط نظامیان آمریکایی در زندان ابوغریب، مورد توجه بین‌المللی و انتقادات فراوانی از وزارت دفاع آمریکا بخصوص وزیر وقت دفاع ایالات متحده آمریکا، دونالد رامسفلد قرار گرفت.

 

سوپرمن های آمریکایی : صفحه ی 29

 

.

در انیمیشن سینمایی ۱۹۴۰

نفر اول سوپرمن یک شخصیت کامیک ابرقهرمان در کتاب‌های داستانی مصور است و یک نماد فرهنگی آمریکایی به شمار می‌رود. این شخصیت توسط جری سیگل و جو شاستر در سال ۱۹۳۲ به وجود آمد.

در داستان خاستگاه سوپرمن گفته شده است که سوپرمن با نام کال-ال در سیاره کریپتون به دنیا آمد. در زمان نوزادی، لحظاتی قبل از نابودی کریپتون توسط پدرش به نام جور-ال که یک دانشمند بوده، با یک راکت به زمین پرتاب شده است.

تمامی ابر قهرمان ها. اگه قطعا اون خلق نمیشد به دنبال اون خیلی دیگه از شخصیت ها هم خلق نمیشدند. سوپرمن شبه انسانی از سیاره ای دیگراست که به زمین می آید و تقریبا تمامی نیرو های فوق بشری از ضدگلوله بودن تا پرواز را دارد. درسته که مثبت بودن بیش از اندازه سوپرمن بعضی وقتهاحال آدم را به هم میزند ولی اون چیزی که اونو از بقیه شخصیت ها جدا میکند دیدگاه اون نسبت به بشراست .

 

ورزشکارشهید سعید طوقانی: صفحه ی 51

سعید طوقانی ، سال 1348 در تهران به دنیا آمد و به لحاظ اینکه پدرش حاج اکبر ، از ورزشکاران باستانی بنام تهران بود ، در سن چهار – پنج سالگی به این ورزش علاقه مند شد و به همراه پدر و برادران بزرگترش که آنان نیز از جمله ورزشکاران بودند ، در زورخانه حضور پیدا می کرد .

علاقه زیاد او به شیرینکاری در ورزش باعث شد تا در این زمینه رشد بسیاری کند و با ارائه نمایشهای زیبا، همگان را متحیر سازد .  شش سالگی او مصادف بود با حضور بیش از پیشش در عرصه ورزش باستانی و در سن هفت سالگی در مراسمی با حضور مسئولین رده بالای مملکتی آن زمان - سال 1356 – توانست تنها در عرض 3 دقیقه 300 دور به دور خود بچرخد و با اجرای حرکات منحصر بفرد ، بازوبند پهلوانی کشور را از آن خود سازد .
از آن روز به بعد ، پوسترها و تصاویری با عنوان « پهلوان کوچولوی کشور سعید طوقانی » زینت بخش زورخانه ها و نشریات ورزشی شد

با شروع حرکت مردم به رهبری امام خمینی (ره) علیه ظلم و ستم حکومت طاغوت ، سعید نیز همراه بزرگترهای خانواده خود در آن شرکت کرد و با سیل خروشان ملت همراه گشت .
با شروع تجاوز رژیم بعثی عراق به ایران در مهر ماه سال 1359 ، باوجودی که سن و سال چندانی نداشت ، بر رفتن به جبهه اصرار می کرد ، چرا که نمی توانست بماند و شاهد باشد که برادران بزرگترش علی ، محمد و حمید به جبهه بروند و او درخانه باشد 0 مجروحیت علی و به دنبال آن مفقود شدن محمد در عملیات والفجر یک در بهار سال 62 ، تصمیم سعید را برای اینکه جای برادرانش را در جبهه های دفاع از دین و شرف پر کند ، دوچندان کرد . سرانجام با اصرار فراوان توانست همراه پدرش و گروهی از ورزشکاران باستانی ، برای اجرای ورزش برای رزمندگان اسلام ، راهی جبهه شود . ولی خود بخوبی می دانست که این همه فقط بهانه ایست برای حضور در صفوف رزمندگان  و بس .  

در بازگشت از جبهه ، اگرچه جسمش به خانه بازگشت و ظاهرا در کلاس درس بود، ولی روحش در جبهه

ها جا مانده بود و همان شد که آنقدر اصرار ورزید و با دستکاری شناسنامه خود و بالا بردن سنش ، توانست در بهار سال 1363 راهی جبهه ها شود

سعید با حضور در پادگان دوکوهه ، به همراه شهید « عباس دائم الحضور » توانست رزمندگان را به ورزش باستانی جذب کند و با بهره گیری از کمترین امکانات ، زورخانه ای نیز در اردوگاه برپا کند که بعد از شهادت او نیز ورزش باستانی در جبهه ها از جایگاه ویژه ای برخوردار بود .

حضور در کنار رزمندگان گردان میثم لشکر 27 محمد رسول الله (ص) درعملیات بدر در زمستان سال 1363 ، بقدری برای او مهم بود که باوجود بیماری شدید ، از بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک خود را به راهیان نبرد رساند و توانست به عنوان پیک و پیام رسان فرمانده در عملیات حضور پیدا کند .
شامگاه بیست و دومین روز اسفند ماه در شرق دجله ، صفوف رزمندگان می رفتند تا سینه خصم را بشکافند و سعید باوجود ناراحتی جسمی ، دلیرانه و دلسوزانه مسئولیت خود را به انجام می رساند که بناگه دوستانش متوجه شدند سعید از ستون نیروها جدا شد . فرمانده گروهان که به او نزدیک شد ، متوجه شد  گلوله تیربار سنگین دوشکا شکم او را دریده است و لحظه ای بعد سعید زانو بر زمین زد و به نزد برادر خود شتافت .

 

جهان پهلوان تختی صفحه ی 51 کتاب

 

 

 

 

 

 

 

غلامرضا تختی در روز ۵ شهریور ۱۳۰۹ در خانواده‌ای متوسط در محلهٔ خانی‌آباد در تهران به دنیا آمد. «رجب خان» (پدر تختی) غیر از وی دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همهٔ آنها از غلامرضا بزرگ‌تر بودند. «حاج قلی»، پدر بزرگ غلامرضا، فروشندهٔ خواربار و بنشن بود. از قول رجب خان، تعریف می‌کنند که حاج قلی در دکانش بر روی تخت بلندی می‌نشست و به همین سبب در میان اهالی خانی‌آباد به حاج قلی تختی شهرت یافته بود. همین نام بعدها به خانواده‌های رجب خان منتقل شد و به نام خانوادگی آنها تبدیل شد.

 

رجب‌خان با پولی که از ماترک پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راه‌آهن زمینی خریده و یک یخچال طبیعی احداث کرده بود واز همین راه مخارج زندگی خانوادهٔ پرجمعیت خود را تأمین می‌کرد. نخستین واقعه‌ای که در کودکی غلامرضا روی داد و ضربه‌ای بزرگ و فراموش نشدنی بر روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش برای تأمین معاش خانواده ناچارشد خانهٔ مسکونی خود را گرو بگذارد. شادروان تختی به لحاظ مشکلات خانوادگی فقط ۹ سال در دبستان و دبیرستان منوچهری خانی‌آباد درس خواند و در سال ۱۳۲۹ به سبب علاقه به کشتی و ورزش باستانی به باشگاه پولاد رفت. تختی در دوران زندگی ورزشی‌اش رکورددار شرکت در المپیک‌ها و کسب بیشترین مدال از این آوردگاه بود. درچهار دوره المپیک حضور داشت و حاصل آن یک طلا، دو نقره و یک عنوان چهارم بود که در کشتی ایران این امر اتفاق نادری است. جهان پهلوان علاوه بر قهرمانی، به لحاظ منش و رفتار انسانی و سجایای اخلاقی پسندیده و جوانمردی و نوع دوستی شهره خاص و عام بوده‌است.

 

او زندگی خود را وقف مردم کرده بود. شادروان تختی در ورزش باستانی و کشتی پهلوانی نیز دارای تبحر و مهارت بود، چنان که سه بار پهلوان ایران شد و هر بار کشتی‌گیران نامداری را مغلوب کرد.

 

وی چهار ماه پس از بازگشت از آخرین سفر خود (تولیدو، ۱۹۶۶) در آبان ماه سال ۱۳۴۵ زندگی مشترک خود را با همسرش آغاز کرد که حاصل آن تولد بابک در سال ۱۳۴۶ بود. پس از گذشت چهار ماه از تولد فرزندش، خبر درگذشت وی تحت عنوان خودکشی اعلام شد و همه را در اندوهی عظیم و بهتی شگفت‌انگیز فرو برد.

 

در مورد قتل و یا خودکشی وی دلایلی همچون ناراحتی‌های روحی و مشکلات مالی آوردند ولی هیچ گونه بازرسی برای قتل وی به صورت جدی شکل نگرفته است.

 

 

 

بازیهای المپیک:

 

پنجاه و دو هلسینکی :مدال نقره ۷۹ کیلو گرم

پنجاه و شش ملبورن: مدال طلا ۸۷ کیلو گرم

شست رم: مدال نقره ۸۷ کیلو گرم

شست و چهار توکیو: چهارم۹۷ کیلو گرم

 

 

قهرمانی جهان:

 

پنجاه و یک هلسینکی: مدال نقره ۷۹ کیلو گرم

پنجاه و چهار توکیو: نفر پنجم ۸۷ کیلو گرم

شست و یک یوکوهاما: مدال طلا ۸۷ کیلو گرم

شست و دو تولیدو: مدال نقره ۹۷ کیلو گرم

 

 

بازیهای آسیایی:

 

پنجاه هشت توکیو: مدال طلا ۸۷ کیلو گرم

جمع مدالهای غلامرضا تختی: هشت، ۴ طلا، ۴ نقره

المپیک ۳ - جهانی ۴ - بازیهای آسیایی ۱

 

تختی اولین کشتی گیر ایرانی است که موفق شد در سه وزن مختلف صاحب مدال‌های جهانی و المپیک بشود: جهانی ۵۱ و المپیک ۵۲ (در ۷۹ کیلوگرم)، المپیک ۵۶، ۶۰، جهانی تهران و یوکوهاما (در ۸۷ کیلو) و جهانی ۶۲ تولیدو در ۹۷ کیلو.

 

 

 

افتتاح کنفرانس حقوق بشر توسط شاه : صفحه ی 64

از 23 آوریل‌ تا 13 می ‌1968، کنفرانس بین‌المللی حقوق‌ بشر در تهران‌ به‌منظور بررسی ‌پیشرفت‌های ‌حاصله ‌20‌ ساله ‌از تاریخ ‌تصویب‌ اعلامیه ‌جهانی ‌حقوق‌ بشر برگزار شد.

این ‌همایش ‌به ‌بررسی ‌مسائل ‌مربوط ‌به ‌فعالیت‌های‌ سازمان‌ ملل‌ متحد در زمینه ‌بسط ‌و تشویق ‌احترام ‌به ‌حقوق ‌و آزادی‌های ‌اساسی ‌بشر، اختصاص‌داشت.

جهان، ایران را پیشگام در توجه به حقوق بشر می‌داند. منشور کوروش، کتیبه داریوش، مادگان هزار دادستان و... مکتوباتی هستند که میزان توجه به مسائل حقوقی در جامعه ایرانی قبل از اسلام را نشان می‌دهد. از سوی دیگر با ورود اسلام و گسترش فرهنگ اسلامی، بعد دیگری از اهتمام دینداران به مبانی حقوقی و انسانی جلوه‌گری می‌کند. وجود کتب سیرالملوک، سیاست‌نامه و... در طول تاریخ ایران بیانگر این مساله است.

بررسی تاریخ گذشته نشان می‌دهد که برخی از فرمانروایان ایرانی به رعایت حقوق فردی، اجتماعی و همزیستی مسالمت‌آمیز ملت‌ها پایبند بودند. زمامدارانی چون کوروش، انوشیروان، کریم‌خان زند و... به داد و دادگستری شهره‌اند. کوروش هنگامی که بابل را به تصرف خود درآورد، اقوامی را که در بند نبونید ـ فرمانروای بابل ـ بودند، آزاد کرد و به آنان اجازه بازسازی پرستشگاه‌های خود را که توسط پادشاهان آشور، ویران شده بود، داد. کوروش معتقد بود مردم در پرستش خدای خود آزاد هستند و نباید به پیروان ادیان دیگر اجبار کرد که دین دیگری را بپذیرند. او حتی دستور داد که خانه کسانی که بر اثر جنگ ویران شده بود، تجدیدبنا شود.

همچنین در تاریخ کشور ما، بازرسی و سرکشی به نهادهای دولتی برای جلوگیری از تضییع حقوق مردم نیز دیده می‌شود. مثلا کوروش بازرسانی را به نواحی مختلف کشور می‌فرستاد و این امر در زمان داریوش هم وجود داشته است. در زمان ساسانیان هم در هر طبقه از افراد کشور، بازرسانی وجود داشته است. پس از ورود اسلام در حکومت‌های اسلامی، عربی و ایرانی، بازرسانی وجود داشته‌اند. اهمیت بازرسی در این دوره در احادیث فراوانی از ائمه شیعه مورد تاکید قرار گرفته است. این‌گونه بازرسی‌ها هم مجموعا بخشی از تاریخ حقوق بشر و تقابل حقوق مردم و قدرت حکومت را بازگو می‌کند.

در نهج‌البلاغه، بخصوص فرازهایی که به نامه‌ امیر مومنان به مالک‌اشتر اختصاص دارد، نمونه‌های روشنی از توجه به حقوق دیگران و رعایت عدالت آمده است.

 

 

              دیوید لوین : صفحه ی 65

  کاریکاتوریست آمریکایی و بزرگترین طراح کاریکاتور چهره قرن بیستم بوده است و در 20 ژانویه 2010 در گذشته است .

 

 

عکس صفحه ی 69 مسجد جامع یزد

 

 

 

مسجد جامع کبیر یزد

مسجد جامع یزد به شیوه یک ایوان در دل کویر می‌باشد و در طی حدود ۱۰۰ سال و سه دوره بنا شده‌است. پایه‌های اصلی مسجد را ساسانیان و بنای فعلی مسجد، از لحاظ شیوه معماری متعلق به دو دوره موسوم به آذری دانسته‌اند. بنای گنبد خانه متعلق به دوره ایلخانی و سر در رفیع مسجد را متعلق به زمان شاهرخ و دوره تیموری دانسته‌اند. این بنا از لحاظ خوابیدگی گنبد، سردر رفیع وبلند و همچنین کاشیکاری زیبا و منحصربفرد، شهرت دارد.

سبک معماری این بنا به شیوه آذری است.[۱]

 

مدخل

این مسجد یکی از زیباترین مساجد دورهٔ تیموری است که از نظر کاشی‌کاری، سَردَر رفیع، منارهها و کتیبهٔ آن در عداد زیباترین شاهکارهای معماری قرن نهم هجری قمری می‌باشد. گرچه ساختمان اصلی مسجد را به قبل از دورة تیموری نسبت می‌دهند ولی ساختمان فعلی بر طبق کتیبه‌های موجود نشان می‌دهد که در دورهٔ تیموری بنا گردیده‌است. کتیبه‌های مسجد یکی به خطّ کوفی آجری و دیگری به خطّ ثلث سفید بر روی کاشی لاجوردی است. در متن کتیبة سَردَرْ، نام شاهرخ تیموری و سلطان جهانشاه و تاریخ ۸۶۱ هجری قمری خوانده می‌شود. بنای کنونی مسجد با وسعتی حدود ۱۰٬۰۰۰ مترمربّع مشتمل بر سَردَر ورودی و جلوخان، صحن وسیع، رواقهای جانبی صحن، ایوان، گنبدخانه و شبستانهای طرفین آن، شبستان بزرگ ستوندار، کتابخانه، تزیینات غنیّ و زیبا و کتیبه‌ها و سنگ نوشته‌های تاریخی و غیر تاریخی است [۲].

ویژگی‌های مهمّ بنا

این مسجد به چند دلیل حایز اهمیّت است: نخست آن که قدیم‌ترین نمونهٔ معماری است که طی قرن نهم هجری قمری، در معماری مذهبی ناحیّهٔ یزد از آن تقلید شده است؛ این طرح مرکّب از یک مقصورهٔ گنبددار و یک شبستان مستطیل بلند و کشیده‌است. دیگر ویژگی مهمّ بنا کاربرد وسیع تاق‌های سراسری (تاق و تویزه) در شبستان‌هاست که با کاشی معرّق همراه است. نکتهٔ قابل توجّه دیگر در ساختمان مسجد جامع یزد، مسألهٔ ایجاد روشنایی غیر مستقیم به وسیلهٔ انعکاس نور از گچ سفید گنبد و دیوارهاست. همچنین تزیینات داخل و خارج گنبد، نمای خارجی- داخلی ایوان اصلی و محراب زیبای آن که از قسمت‌های مهمّ مسجد به شمار می‌رود، بی‌نهایت ارزنده و جالب است [۳]

مسجد جمعه شهرستان ، مسجد جامع عتیق ، مسجد جمعه قدیم ‌«‌ درده » مسجد جامع نو و بناهای‌الحاقی آن به‌اسامی گوناگون یاد شده است .

پاره ای عقیده دارند‌که در دوران پیش‌از اسلام در این‌ مکان‌ آتشکده‌ای برپا بوده ‌که تا دوران بعد از اسلام نیز دوام داشته ،اما دلایل‌کافی برای‌این مدعا در دست‌نیست . اما آنچه‌که مسلم و‌مکتوب است، آن است که در قرن پنجم هجری‌ « امیر علاءالدوله کالنجار »‌ اولین امیر‌کاکویی پس از ورود به یزد به ‌تعمیر و نوسازی مسجدی به نام مسجد جمعه شهرستان می‌پردازد که در قرون قبلی برپا بوده و قبله آن سه درجه نسبت به قبله اصلی به سمت شرق انحراف داشته است . همسرش ارسلان خاتون مناری در کنار مسجد اولیه بنا می کنند که تا قرن نهم برپا بود.

فرزند ایشان « علاءالدوله گرشاسب » ( 513 ـ 488 هجری ) مسجد دیگری با طرح تک ایوانی گنبد دارد در جوار مسجد عتیق و در سمت غربی آن بنیان نهاد . وی پایاب قنات زارچ که هم اکنون نیز در صحن فعلی واقع است احداث می کند و جماعتخانه ای در ضلع غربی بنا می افزاید که در سال 1240 شبستان شازده بر روی آن ساخته می شود . در سال 536 هجری قمری به بعد نیز دختران فرامرزبن امیرعلی بن فرامرز شبستان و مقبره ای برای خود به مسجد اضافه می کنند .

پایه های مسجد جامع نو در سال های 724 یا 728 هجری قمری در پشت قبله مسجد جامع قدیم توسط « سیدرکن الدین محمد‌بن قوام الدین بن نظام حسینی یزدی قاضی » گذارده شده .

در سال 732 هجری قمری « مولانا عفیف الدین » مناره ای بر سر گنبد مقصوره قدیم احداث می نماید و سید شمس الدین فرزند سیدرکن الدین وقفیات جدیدی بر موقوفات آن می افزاید و در سال 777 هجری قمری در زمان حکومت شاه یحیی درگاه جدیدی از مسجد جامع قدیم به مسجد نو باز می کنند که همان کریاس ضلع شرقی می با شد .

در دوران تیموری در سده نهم نیز تغییرات و الحاقات بسیاری در مسجد صورت می گیرد . در سال 809 هجری قمری خواجه جلال الدین خوارزمی پایابی در مسجد ساخته و گنبدخانه را تماماً کاشیکاری می کند . در سال 819 شاه نظام کرمانی دست به ساخت و ساز جدید می زند وی کاشیکاری مسجد را تمام کرده و کتیبه ای به خط بهاالدین هزار اسپ (سوره فتح) بر صحن مسجد ثبت می کند که از آن کتیبه تنها بخشی در دو طرف ایوان باقی مانده است . وی همچنین کتابه درگاه مسجد به القاب شاهرخ تراشیده و بر دست راست صفه جماعت خانه وگنبدی می سازد .

در سال 836 هجری به فرمان ستی فاطمه همسر امیرچقماق شاهی مسجد را با سنگ مرمر فرش کرده و دو ستون در طرفین ایوان می تراشند

در سال 861 هجری قمری خواجه معین الدین میبدی به مرمت جماعتخانه شاه نظام که درحال انهدام و ویرانی بوده می پردازند . در سال 862 اقدامات ساختمانی عمده ای در زمان امیرنظام الدین حاجی قنبرجهانشاهی در مجموعه قدیمی مسجد رخ می دهد و چهره مسجد را کاملاً دگرگون می سازد وی همچنین القاب پادشاه زمان میرزا جهانشاه قره قویونلو به خط مولانا شمس الدین محمد شاه حکیم به کاشی تراشیده و در سردر مسجد نصب می نماید . در زمان سلطنت شاه طهماسب صفوی شخصی به نام « آقا جلال الدین محمد » مشهور به مهترجمال ، حاکم وقت یزد دو منار بر سردر رفیع مسجد می افزاید .

در دوره افشاریه هیچگونه خبری از اقدامات ساختمانی از مسجد در دست نیست . اما در دوره زندیه کتیبه ای به تاریخ 1172 هجری قمری در کریاس ضلع شرقی مسجد نصب است که بر آن وقفنامه ای بر مسجد جامع قدیم نقش بسته است .

در دوره قاجاریه تخریب و نوسازی وسیعی در مجموعه مسجد جامع رخ می دهد که دگرگونی و تغییر چهره آن را به ارمغان می آورد . این اقدامات در زمان فرمانروایی شاه محمد ولی میرزا در یزد و در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار رخ می دهد و عملیات ساختمانی وی از سال 1236 آغاز شده است و در سال 1240 به پایان می رسد

وی اقدام به تخریب بخشهای قدیم مسجد نموده و صحن بزرگ فعلی مسجد با رواقهای اطراف آن را اضافه می کند . همچنین شبستان بزرگی در ضلع غربی مسجد بر روی ساخت و سازهای کاکویان احداث کرده و انحراف قبله آن را تصحیح می کند که در حال حاضر به شبستان شازده اشتهار دارد .

بعد از این اقدامات موقوفات قدیمی مسجد از بین رفته و بدین ترتیب به علت عدم وجود ضمانت مالی در مدت زمان طولانی و نزدیک به یک قرن مسجد روی به تخریب نهاده تا در سال 1349 هیئت حامیان مسجد جامع کبیر یزد ، تحت نظارت مرحوم حاج سید علی وزیری و به یاری محمد تقی مصطفوی (‌ باستان شناس )تشکیل و به احیای مسجد پرداختند . به هر تقدیر علی رغم نو سازی مسجد که منجر به احیای این بنای بزرگ تاریخی شد . توسط هیئت حامیان ، تصمیم بر تخریب ‌بقایای بناهای اولیه گرفته شده و در مکان آن شبستان جدیدی در ضلع شرقی صحن ساخته شد.

مشخصات :
مسجد جامع کبیر یزد بدون تردید یکی از شاهکارهای بدیع معماری مساجد ایران به شمار می آید که تزئینات زیبا و منحصر به فرد آن جلوه ای ستودنی به آن داده است . این بنا مشتمل بر یک ایوان رفیع و گنبد خانه و دو شبستان تابستانه در طرفین آن دو گرمخانه در ضلع شرقی و غربی و یک صحن بزرگ مستطیل شکل و دو پایاب می باشد .

مسجد دارای شش ورودی است که در اضلاع مختلف بنا واقع شده اند . ورودی اصلی که در ضلع شرقی مسجد واقع شده دارای سردر رفیع و نیز کتیبه های کاشی معرق است و دو مناره نیز بر آن استوار گردیده . این سردر زیبا در زمان شاهرخ تیموری به بنا اضافه شده و بر آن تزئینات و کاشی معرق با نقوش گره چینی و اسلیمی کار شده است . بخش اعظم این آثار به مرور زمان تخریب شده بود در تعمیرات هئیت حامیان باز سازی می شود.

ورودی مذکور به یک هشتی یا کریاس با سقف گنبدی گشوده می شود که این فضا را می توان موزه کتیبه ها نامید زیرا که انواع کتیبه های سنگی و کاشی که بر وقفنامه و فرامین حکومتی در دوره های مختلف درج شده، منصوب می باشد .

درب ضلع غربی بنا درست مقابل ورودی مذکور قرار گرفته و آن هم به یک هشتی گشوده می شود که نمای این درگاه با کاشیکاری جدید تزئین یافته است . ورودی دیگر مسجد در ضلع شمالی و درست روبروی ایوان قرار دارد . این ورودی متصل به یک کریاس است و سردر آن با کتیبه های قرآنی و تزئینات کاشی معرق جدید تزئین یافته است .

ورودی شمال غربی دارای نمای ساده و بی پیرایه است که به یک دالان طویل گشوده می شود که این دالان به یکی از رواق های اطراف صحن متصل می گردد .

دو ورودی دیگر مسجد یکی در ضلع جنوب غربی واقع در شبستان غربی گنبدخانه و دیگری در شمال شرقی و در بخش قدیمی مسجد واقع شده که در حال حاضر هر دو مسدود می باشد .

صحن وسیع مسجد مستطیل شکل و به ابعاد 53 × 20 متر است و در وسط آن مهتابی بزرگی جهت اقامه نماز در فصول مناسب قرار گرفته . دور تا دور صحن را رواقهایی با طاق های گشوده به آن دور می زند که علاوه بر ایجاد سرپناه و سایبان، زیبایی خاصی به فضای صحن داده و آن را ا ز یکنواختی خارج می کند .

دو گرمخانه مسجد در ضلع شرقی و غربی صحن قرار دارند ، گرمخانه شرقی به شبستان شازده معروف است و دارای 48 ستون مستطیل شکل با ازاره های پوشیده از کاشیهای شش ضلعی و فیروزه ای رنگ می باشد . در ضلع شرقی و غربی این گرمخانه شاه نشین هایی که در انتهای آن پنجره و نورگیرهایی تعبیه شده است . این شبستان همچنین دارای طاقهای گنبدی سراسری است که در قسمت مرکزیشان نورگیرهایی سنگی هشت ضلعی قرار دارد . محراب این گرمخانه دارای دهانه گشاد با قوس های پنج و هفت کند و نیز نقوش مهری ظریف و زیبا می باشد . گرمخانه ضلع شرقی کاملاً جدید و از احداث هیأت حامیان مسجد می باشد . این گرمخانه نیز از نوع ستون دار بوده و محراب جدید آن با کاشیهای خشتی و هفت رنگ تزئین یافته است .

در گوشه شمال شرقی صحن نیز محوطه ای است به ابعاد 3 × 5/2 متر با دیوار آجر چینی مشبک که به قرائتخانه موسوم بوده و در سمت قبله آن کتیبه محرابی از کاشیهای مسدس آبی رنگ و به تاریخ 890 هجری نصب است .

زیباترین بخش بنا را ی توان مجموعه ایوان و گنبدخانه وفضاهای پیرامون آن نامید . نمای ایوان رفیع با مجموعه ای از زیباترین تزئینات کاشی معرق و با نقوش اسلیمی و گیاهی و نیز گره چینی پوشانده شده این تزئینات همراه با آجرهای ضربی و نقوش معقلی و کتیبه های کاشی معرق و کوفی بنایی مجموعه ای بدیع و خیره کننده آفریده اند که تحسین هر بیننده ای را بر می انگیزد .

در دو طرف دهانه ایوان ورودی غلام گردشها و غرفه هایی است، که این غرفه ها در دو طبقه بوده و به یکدیگر متصلند و فضای ایوان و گنبدخانه را دور زده و بر آن مشرف می باشند . گنبدخانه مربع شکل یک دهانه گشاده مرکزی و داخل ایوان و دو گذرگاه طاق دار در طرفین آن دارد . این گذرگاهها به غلام گردش های ایوان که روی آنها در قرن نهم غرفه هایی ساخته شده منتهی می گردد . دو شاه نشینف دو طرف گنبدخانه، دارای نرده های پوشیده از کاشی مشبک بوده و در شاه نشین ضلع شرقی دو سنگ محرابی زیبا متعلق به قرن نهم نصب است . ازاره ایوان و گنبدخانه با کاشیهای مسدس آبی رنگ پوشیده شده که در وسط هرکدام با ترنجهای کاشی معرق تزئین شده است . دیواره بالای ازاره ها در غلافی از طرحهای هزارباف مرکب از کاشیهای بسیار کوچک که تشکیل نقوش نوشتاری می دهند پوشیده شده و بر دیواره های جنوبی و شمالی زیر گنبد خانه با خطوط کوفی بنایی تسبیحات اربعه و شهادتین اجرا گردیده است .

گنبد مسجد بر روی فیلپوشهای بزرگی قرار گرفته که با مقرنس های مزّین به نقوش معقلی پوشیده شده اند . فاصله این فیلپوشها نیز با کاربندی زیبایی که بر آنها با خطوط کوفی بنایی کلمات اللّه و محمد نقش بسته ، کار شده است .

محراب اصلی یا محراب واقع در گنبدخانه یا مقصوره یک دهانه مستطیل عمیقی بوده که از دو طرف آنها معبرهای تنگ و کوتاهی به دو سوی گنبد خانه راه می یابد . این محراب زیبا مزین به انواع کاشی معرق و کتیبه و آجر ضربی است و بر دو کاشی ستاره ای شکل منصوب در آن نام استادکار و تاریخ ساخت محراب ( 777 هجری ) نقش بسته است .

در ضلع غربی و شرقی گنبدخانه دو شبستان یا تابستانه وجود دارد که غلام گردشهایی با طاق های متقاطع آنها را به مقصوره پیوند داده است. شبستان شرقی در سال 777 هجری به دستور شاه یحیی مظفری ساخته می شود و بوسیله یک غلام گردش با پنج دهانه تنگ که بسوی رواق شرقی باز می شود به گنبدخانه و ایوان متصل می گردد . این شبستان دارای محراب کم عمقی است که در رأس دارای مقرنس گچی بوده و کمی پایین تر از آن هشت قطعه قاب کاشی معرق به یک اندازه در کنار هم نصب شده است . یک کتیبه معرق نیز به ابعاد 108 × 58 سانتیمتر در پایین و در وسط محراب نصب است که بر آن جملات قرآنی و نقوش گل و گیاه با تکنیک کاشی معرق اجرا شده است .

شبستان غربی در قرن نهم توسط خواجه غیاث الدین عقیل ساخته شده ومشهور به شبستان غیاثیه است . از ویژگیهای بارز این شبستان طاق های سراسری کوکبی و تویزه است که در اکثر بناهای تیموری شهر یزد دیده می شود . در ضلع شرقی این شبستان پنج اشکوبه دیده می شود که دارای نرده های گچی پوشیده از کاشی معرق می باشند . محراب آن ساده و دارای مقرنس های گچی در نیم طاق آن می باشد . در ضلع جنوب غربی این فضا یکی از ورودیهای مسجد واقع شده که با چهار پله به معبر باریکی متصل می گردد . این شبستان تابستانه دارای کف و ازاره آجری بوده و بدنه آن با اندود گچ پوشیده شده است و نور آن از نورگیرهای مشبک آجری که مابین تویزه ها قرار گرفته اند تعبیه می شود . مسجد همچنین دارای دو پایاب است که از یکی آب زارچ و از دیگری آب محمود آباد می گذشته ورود به این پایابها در ضلع شمالی و شرقی مسجد می باشد .

گنبد زیبای مسجد از نوع دو پوستهف پیوسته بوده و بر آن نقش گل صابونکی معقلی با ظرافت اجرا شده است و بر ساقه آن کلمه « الملک للّه » به خط کوفی تکرار شده .

دو مناره مسجد که ارتفاع تقریبی آنها از کف تا نوک آن 52 متر می باشد دارای قطری در حدود 8 متر بوده و همانگونه که ذکر شد در دوره صفوی به بنا افزوده می گردد اما در سال 1313 فرو ریخته و دوباره تجدید بنا می گردد که یکی از مناره ها دارای پلکان دو طرفه است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد